زمان کنونی: 2024/04/19, 02:35 AM درود مهمان گرامی! (ورودثبت نام)


زمان کنونی: 2024/04/19, 02:35 AM



ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.73
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نقد رمان غروروتعصب

نویسنده پیام
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #1
zجدید نقد رمان غروروتعصب
غرور وتعصب{1796}نام بهترین اثر جین آستین ،نویسنده آثار کلاسیک درغرب است.
جین آستین در16دسامبر 1775به دنیا آمد ودر ژانویه 1817 دار فانی را وداع گفت.جین آستین یکی از بهترین نویسندگان انسان شناس بود واثارکنایه آمیز وطنز گرایانه او که اغلب تمام شخصیت های رمانهایش را دست می انداخت مورد توجه عموم قرار گرفت.او از زندگی درشهر بیزار بود واغلب نوشته های او درمورد مردم روستاست.او یکی از نوابغ عصرخویش بود ونوشته هایش اغلب این طور نشان می دهد که او یکی از متعادل ترین نویسندگان رمانهای عاشقانه است.
از آثار مشهور این نویسنده بزرگ میتوان به رمان عقل واحساس،منسفیلد پارک،اما،ترغیب،غرور وتعصب ودر نهایت به کلیسای نورث انگر اشاره کرد.
رمان غرور وتعصب:
غرور وتعصب یا به عبارت دیگر غرور وپیش داوری که نام اصلی آن است محبوبترین اثر آستین به شمار می رود.
رگه های طنز این رمان بهترین علت جذب مخاطب به سوی آن است.شخصیت های این رمان روابط خودراسرسری می گیرند،اغلب انسانهای مغرور ومتعصبی هستند که نویسنده به دست انداختن آنها می پردازد.آقای بنت کلا اهل متلک گفتن است و جدیترین حرفها را با متلک میگوید. دخترهای آقای «بنت» هریک خصوصیاتی دارند که خیلی وقتها خنده دار است. کشیش در این داستان با لحنی صحبت میکند که برای خواننده مسخره است.دوبورگ هم که از اعیان و اشراف است، طرز صحبت هایش که می خواهد از طبقه متوسط فاصله بگیرد،بسیار کنایه آمیز است.رمان بعدی او «غرور و تعصب» است. این رمان به طور کلی با حالت مفرح شروع میشود. آدمها روابطشان را سرسری میگیرند و با موقعیتهای خندهدار زیاد روبهرو میشویم. آقای بنت کلا اهل متلک گفتن است و جدیترین حرفها را با متلک میگوید. دخترهای آقای «بنت» هریک خصوصیاتی دارند که خیلی وقتها خندهدار است. کشیش در این داستان با لحنی صحبت میکند که برای خواننده خندهدار است. لیدی دوبورگ هم که از اعیان و اشراف است، طرز صحبتاش که میخواهد از طبقهی متوسط فاصله بگیرد، کاملا خندهدار است. شخصیتهای اصلی مرد در این داستان عموما اهل طنز نیستند. هرچه رمان جلوتر میرود، مسائل جدیتر میشود و خنده ی خواننده هم با پیشروی رمان تبدیل به ریشخند یا زهرخند میشود. به تدریج جدیت و سنگینی جای شوخی و سبکسری را میگیرد. اما طنز بزرگتری در این رمان هست که بسیاری از منتقدان از جمله «ژیژک» بر آن تاکید کرده اند و آن این است که قهرمان زن داستان در ابتدا خواستگاری قهرمان مرد را رد میکند اما که بعد پیشداوری هایش راجع به این شخصیت غلط از آب درمی آید عاشقاش میشود و منتظر خواستگاری اوست. شخصیت مرد که بسیار مغرور است به تدریج در ادامه داستان فروتن میشود و برای جبران گذشته کارهایی میکند که به تدریج «الیزابت» عاشقاش میشود. این طنز مهمتری است که در مضمون داستان هست.
خلاصه داستان:
آقا و خانم بنت(Bennet) پنج دختر داشتند . جِین و الیزابت بزرگ تر از سه خواهر دیگر بودند و زیباتر و سنگین تر.چندی بود که در همسایگی شان در باغی به نام "نِدِرفیلد" مردی سرشناس و ثروتمند به اسم "چارلز بینگلی" زندگی می کرد که بسیار با محبّت و خوش چهره بود.خانم بنت می کوشید تا هر طور شده مرد جوان را برای ازدواج به یکی از دخترانش مایل کند . در یک مهمانی که بینگلی ترتیب داده بود، خانواده ی بنت نیز حضور داشتند .آقای دارسی، دوستِ شوهرِ خواهر چارلز هم در آن جشن بود .او سر و وضعی آراسته و پر غرور داشت .آن شب، جین با چارلزبینگلی آشنا شد . دوشیزه بینگلی هم دوست داشت دارسی به او توجه کند که چنین نشد.

پس از آن مراسم، همه از خودبزرگ بینی و بدخلقی دارسی صحبت می کردند؛ ولی الیزابت حسی درونی نسبت به او داشت .از سوی دیگر کشیش "کالینز"، برادرزاده ی آقای بنت و وارث خانواده ی آن ها قصد داشت تا با یکی از دخترعموهایش ازدواج کند .وی نخست جین را برگزید، ولی وقتی فهمید جین با بینگلی می خواهد نامزد کند به فکر الیزابت افتاد. خانم بنت هم با این پیوند موافق بود؛ چون دراین صورت ارث خانوادگی آن ها به غریبه ها نمی رسید. با این حال الیزابت درخواست کالینز را رد کرد و تهدیدهای مادرش را نیز نادیده گرفت. در همین روزها با آقای "ویکهام" آشنا شد .ویکهام خود را برادرخوانده ی دارسی معرفی کرد و از دارسی به بدی یاد نمود.الیزابت با شنیدن این حرف ها عمیقاً به فکر فرو رفت .آیا دارسی همسر خوبی برای او بود ؟ آیا او را خوش بخت می کرد؟ الیزابت کوشید تا بیش تر از دارسی بداند و اخلاق و رفتار او را زیر نظر بگیرد تا او را بهتر بشناسد.

پس از چندی خانواده ی آقای بینگلی به خانه ی دارسی در لندن رفت.این سفر را خواهر بینگلی طراحی کرده بود. او عاشق دارسی بود و با این حیله ی زنانه می خواست بین برادرش و جین فاصله بیندازد تا چارلز به خواهر دارسی علاقه مند شود تا بدین گونه دارسی را از آن خود کند .

جین و الیزابت از این موضوع خبر یافتند.الیزابت در ذهنش دارسی را نیز بی تقصیر نمی دانست .کشیش کالینز وقتی دید که دخترعمویش الیزابت هم برای ازدواج با او بی میل است متوجه دوست الیزابت، شارلوت شد و سرانجام با او عروسی کرد .

زمانی گذشت .از بینگلی و دارسی خبری نشد .جین با دایی و زن دایی اش به "هانسفورد" رفت تا شاید روحیه ی از دست رفته اش را بازیابد.پس از هفته ای الیزابت هم نزد وی رفت .در آن جا با دارسی دیدار کرد. دارسی به او اظهار عشق و علاقه کرد؛ ولی الیزابت با ردّ درخواست وی، از ستم های او به ویکهام و جداسازی چارلز از جین سخن راند .دارسی در نامه ای به الیزابت نوشت :« خانم محترم !ویکهام فردی هوس باز و دروغ گو است. او قصد فریب خواهر کوچک تان را دارد . »

چندی نمی گذرد که این حقیقت آشکار می شود؛ زیرا ویکهام با "لیدیا "(خواهر کوچک الیزابت)به لندن می گریزد.دارسی ترتیبی می دهد که آن ها را بیابند .سپس با پرداخت پول به هر دو، ویکهام را وادار می کند تا با لیدیا ازدواج نماید .

چارلز بینگلی نیز در آن جا جین را می بیند .خواهرش می کوشد تا او را از پیوند با جین منصرف کند؛ ولی بی ثمر است .آن ها عاشق هم اند .دارسی نیز دست از سر الیزابت برنمی دارد و باز هم به او پیشنهاد ازدواج می دهد .الیزابت این بار می پذیرد .
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/01/24 06:59 PM، توسط زاواره.)
2013/01/24 06:56 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #2
RE: نقد رمان غروروتعصب
رمان خیلی باحالیه.پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش.من تو تابستون خوندمش حال کردم.شما هم امتحان کنید.
2013/01/25 01:03 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Roya
UniQue



ارسال‌ها: 2,057
تاریخ عضویت: Jan 2013
اعتبار: 1204.0
ارسال: #3
RE: نقد رمان غروروتعصب
جالبه ... از کجا می تونم پیداش کنم ؟مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
2013/01/25 08:23 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #4
RE: نقد رمان غروروتعصب
هیچی خیلی راحت میتونی دانلودش کنی.سرچ میکنی دانلود رمان غرور وتعصب نوشته جین آستین وبعد پیدایش می کنی.
2013/01/27 01:32 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
LARTEN CREPSLEY
Mahshad



ارسال‌ها: 254
تاریخ عضویت: Feb 2012
اعتبار: 69.0
ارسال: #5
RE: نقد رمان غروروتعصب
حالا من یه چیزی بگم از نظر خود من این کتاب از بدم بد تره خیلی چرنده خیلی.
2013/01/29 04:24 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Roya
UniQue



ارسال‌ها: 2,057
تاریخ عضویت: Jan 2013
اعتبار: 1204.0
ارسال: #6
RE: نقد رمان غروروتعصب
من که نخوندم ولی داستانش جالب به نظر می اومد ها مطمئنید ؟!مطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه
محتوای مخفی (Click to View)
2013/01/29 08:07 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #7
RE: نقد رمان غروروتعصب
[quote='LARTEN CREPSLEY' pid='91846' dateline='1359464083']
حالا من یه چیزی بگم از نظر خود من این کتاب از بدم بد تره خیلی چرنده خیلی.
نظر شما برای من خیلی محترمه دوست عزیز ولی با این لحن بیان کردن چندان مناسب چنین کتابی نیست چون این کتاب یکی از بزرگترین کتابای تاریخ ادبیاته ودرست نیست راجع به اون این طور نظر بدیدالبته اگه ازش خوشتون نیومده این مسئله به من مربوط نیست چون هر انسانی نظر خاص خودشو داره ونظر شما دوست عزیز درجای خودش کاملا متینه.
2013/01/30 06:20 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
yotab
Asuka



ارسال‌ها: 559
تاریخ عضویت: Dec 2012
اعتبار: 79.0
ارسال: #8
RE: نقد رمان غروروتعصب
این رمان رو خوندم قشنگ بود گرچه یه جاهاییش حس میکردم داره حوصله ام سر میره,ای کاش بیشتر از این به عشق الیزابت و دارسی میپرداخت و ای کاش بیشتر هیجانیش میکرد مثلا دخالت های دوشیزه بینگلی رو بیشتر میکرد
محتوای مخفی (Click to View)
2013/03/11 07:58 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
زاواره
کاربر حرفه ای



ارسال‌ها: 2,327
تاریخ عضویت: Nov 2012
اعتبار: 419.0
ارسال: #9
RE: نقد رمان غروروتعصب
کاملا موافقم.منم فکر میکنم هیجان کتاب غرور وتعصب کم بود.
من رمان اما نوشته همین نویسنده رو خیلی قشنگتر دونستم.
2013/03/24 02:59 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
kiana1
کاربر فعال پارک انیمه



ارسال‌ها: 190
تاریخ عضویت: Jan 2013
اعتبار: 75.0
ارسال: #10
RE: نقد رمان غروروتعصب
من این کتابو خوندم.اولش علاقه چندانی به خوندنش نداشتم ولی شاهکار بیخود شاهکار نمی شه.روابط انسانی هرگز کهنه نمیشه. واحساسات حتی به اندازه کم هیچوقت کم اهمیت نیستند.اهمیت این کتاب به خاطر پرداختن به احساسات ،تفکرات و در نهایت کنار گذاشتن غرور برای به دست آوردن عشقه .
خلاصه ای که در بالا آمده نمی تونه افراد رو به خوندن این کتاب ترغیب کنه ولی اصل کتاب ارزشمنده و می تونم بگم که ارزش یکبار خوندن رو داره
2013/03/24 03:34 PM
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع‌های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
zجدید بررسی رمان های P*E*G*A*H Judy 7 6,658 2021/01/14 11:45 AM
آخرین ارسال: Elmira.Kh
zجدید رمان نفرین یک جسد Judy 2 1,594 2018/09/29 04:02 PM
آخرین ارسال: Mi Hi
zجدید نقد هشتگانه آن شرلی زاواره 20 11,310 2018/09/16 05:15 PM
آخرین ارسال: Mi Hi
zجدید بررسی رمان های هماپوراصفهانی Judy 1 1,138 2018/08/15 02:59 PM
آخرین ارسال: Mi Hi
  از سه رمان گفته شده کدومو میپسندید؟ 2rsa 7 1,466 2018/08/14 11:47 AM
آخرین ارسال: #Chocolate Girl*



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان