بیوگرافی بانو لونافریا نوکس فلورت

[dot.]

اسم:لونافریا نوکس فلورت.
دیگر اسم ها:پرنسس صلح، پرنسس، سمبل صلح، لونا، خواهر( ریووس اینطوری صداش میکنه ) بانو لونا، بانو لونافریا، لونافرنا
رنگ مو:بلوند روشن
رنگ چشم:آبی
قد:167 سانتی متر
جنسیت:مونث
متولد:تنبراءه(Tenebrae)
منسب:پرنسس، درمانگر، اوراکل، ملکه آینده لوسیس
نژاد:انسان
خانواده:سیلوا نوکس فلورت(مادر، فوت شده)ریووس نوکس فلورت(برادر ) نوکتیس لوسیس کایلوم( نامزد ) رجیس لوسیس کایلوم( پدرشوهر )
اسلحه:ترزاد اوراکل
...
لونافریا،یکی از نقش های کلیدی بازی فاینال فانتزی 15، و متاسفانه خوب شخصیت پردازی نشده.
او دختر ملکه سیلوا نوکس فلورت است.
وی سمبل صلح و اوراکل است( من خودمم هنوز نفهمیدم اوراکل چیهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه)
نامزد نوکتیس است، بقدی به پادشاه نزدیک است، که پادپادشه ، معمولا اورا با اسم کوچک، یا "دخترم" صدا میکند.
بسیار آرام است، حتی زمانی که تعدادی سرباز مصلح اورا نشانه گرفته اند.
به قول اسکریپت( گروه موسیقی مورد علاقه منمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه )میتونه راست راست توی جهنم با یه لبخند راه بره.
نوکت رو واقعا دوست داره، جون و روحشو برای محافظت از نوکت گذاشت.
اون یه سنجاق سر داره، که اگه کینگزگلایو رو دیده باشید، میدونید که کراو جونش رو برای رسوندن این سنجاق سر گذاشت، و برای همین اونو از خودش دور نمیکنه.
صاحب سگ های پیغام رسان سیاه و سفیدی به اسم پراینا و آمبراست.
وقتی که نوکت 10 ساله بود لونا پراینا رو گم میکنه، و پرومپتو اونو براش پس میفرسته. و در عوض،لونا برای پرومپتو یه نامه تشکر مینویسه و خواهش میکنه که بدون در نظر گرفتن مقام شاهزاده، با اون دوست بشه.
لونا توی آلتیسیا، وقتی که نوکت تقریبا جونشو از ددست داده بود، از آردین چاقو میخوره( آردین اونموقع داشت یاوه میگفتمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه) و با اینحال، نوکت رو نجات میده و کمکش میکنه تایید لوایتان رو بدست بیاره.
بعدم در اثر فقدان انرژی و خون خدابیامرز میشهمطالب مخصوص انیمه، مانگا، کارتون و کمیک مخصوص پارک انیمه

[dot.]

دوست دوران کودکی Noctis و دختری که قراره با Noctis ازدواج کنه. Luna شخصیت پیچیده ای داره. بسیار آرامه، حتی در شرایطی که تعداد زیادی سرباز اون رو با تفنگ هائی که به سمتش نشونه گرفتن، دوره کردن. یکی از شخصیت های اصلی و کلیدی فاینال فانتزی 15 هست و نقش تاثیر گذاری بر روند بازی داره. Luna رو میشه یکجور پیشگو معرفی کرد. به نوعی شفا دهنده که می تونه موجوداتی که به دام تاریکی افتادن رو نجات بده. ارتباطی که با Noctis داره نسبتا پیچیده است. همونطور که گفتم دوست دوران کودکی Noctis بوده اما بخاطر اتفاقی که برای سرزمینش میفته از Noctis جدا میشه و به سرزمینش بر میگرده. قرار بود قبل از کشته شدن پادشاه، ازدواج Noctis با Luna دو قلمرو رو با هم متحد کنه، اتفاقی که نیفتاد و حالا معلوم نیست که سرنوشت این ماجرا به کجا ختم میشه ( اگر هم معلوم باشه بازم بهتون نمیگم تا خودتون بفهمین ) Luna اولین کسیه که در زمان بیماری Noctis به کمکش میاد و بهش میگه که Crystal of Lucis اون رو برای برچیدن تاریکی از دنیا انتخاب کرده و در اصطلاح وارث بعدی قدرت کریستال خواهد بود. اون موقع Noctis از حرفهای Luna چیزی نمی فهمه. فقط بهش قول میده که به وظیفش عمل کنه. همون موقع Luna با Noctis قرار میزاره که از سگ هائی که Luna داره برای نامه نگاری با هم استفاده کنن. این سگ ها، هر جائی که Noctis باشه پیغام Luna رو به اون میرسونن و جواب رو برای Luna میبرن. برای گیمرائی که Persona بازی کردن اگر بخوام مثال بزنم، Luna رو میشه 3rd Eye معرفی کرد که حواسش به شاهزاده هست اما ممکنه حضور فیزیکی نداشته باشه. ماجرای Luna و اتفاقاتی که براش افتاده هم جالبه. Niflheim به قلمرو Tenebrae حمله میکنن و مادر Luna رو به همراه تعداد زیادی از افسران و افراد مهم نظامی و سلطنتی میکشن. در جریان حمله به Tenebrae لونا با کمک Noctis و Regis فرار میکنه اما در بین راه، تغییرعقیده میده و تصمیم میگیره به Tenebrae پیش برادرش برگرده و اینطوریه که در قلمرو و کشور خودش اسیر Niflheim ها میشه. 12 سال بعد از ماجرای حمله ی Niflheim به Tenebrae، پادشاه Niflheim به Regis اعلام میکنه که تمایل داره با Lucis صلح کنه اما برای این صلح یک پیش شرط داره . باید Noctis با Luna ازدواج کنه. Regis قبول میکنه و یک گروه رو برای اسکرت Luna به Insomnia ( پایتخت Lusic که با نیروی کریستال مقدس که در اختیار Regis هست رهبری و حمایت میشه ) به Tenebrae میفرسته. نیروهای Niflheim جلوی رفتن Luna با گارد پادشاه Regis رو به این بهانه که Luna قراره با همراهی Iedolas به Insomnia بره میگیرن. بعد از این اتفاق Iedolas ( پادشاه Niflheim ) به همراه Luna به Insomnia میره اما Iedolas نقشه های دیگه ای داره . پادشاه Niflheim میخواد کریستال مقدس رو از Regis بدزده و پادشاه و شاهزاده و Luna رو همزمان به قتل برسونه تا سلطنتی که قصد گسترش اون رو داره توسط هیچ نیروئی تهدید نشه. بعد از حمله ی Niflheim به Insomnia حلقه ی پادشاه به سرقت میره. Regis در آخرین تلاشش سعی میکنه تا Luna رو به همراه گارد سلطنتی فراری بده اما Luna در بین راه تصمیم میگریه تا برای پس گرفتن حلقه به Niflheim بره.

منبع:بازی مگ

[NoboraHaru]

البته با این که خوب شخصیت پردازی نشده ولی من دوستش دارم.چون به نظرم مهربون و ساده ودوست داشتنیه...
بسیار عالی و قابل فهم متشکرم.مفید بود.